حرفهای دل

بیان احساساته درونی

حرفهای دل

بیان احساساته درونی

شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند؛ 

 

عشق بورز به آن ها که دلت را شکستند؛ 

 

دعا کن برای آن ها که نفرینت کردند؛ 

 

درخت باش بر غم تبرها؛ 

 

بپر به کوریه چشم خفاش ها؛ 

 

بهار شو و بخند که خداهنوز آن بالا با ماست... 

 

 

 {هدیه ای از غریبی آشنا} 

 

 

(یاهو)

نمی دانم که دانستی دلیل گریه هایم را 

 

نمیدانم که حس کردی حضورت در سکوتم را 

 

و می دانم که می دانی ز عاشق بودنت مستم  

 

 وجود ساده ات بوده که من این گونه دل بستم 

 

یاهو

افسار دلم دسته خدا بود چنین شد 

 

ای وای اگر دسته خودم بود چه میشد 

 

مقصود دلم مهر وجفا بود چنین گشت 

 

مقصود اگر جور و جفا بود چه میشد؟!!!  

یاهو

زندگی قصه تلخی است که از آغازش  

 

 

 

بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم 

 

 

یاهو

زمین خاکی ام اما ،غرورم کم نمیگردد 

 

سرم در زیر بار آسمان هم خم نمیگردد 

 

من آن گلبرگ مغرورم،که میمیرد ز بی آبی 

 

ولی با منت و خواری،بی شبنم نمیگردد 

 

یاهو